رئیس دانشگاه آزاد: چندصد میلیون برای توئیت علیه ما هزینه کردند / فریدون عباسی: هنوز برجام را خسارت محض میدانم / دومین توئیت روحانی بعد از ریاست جمهوری با هشتگ «تدبیر شجاعانه» / نظر حدادعادل درباره کسانی که فرزندانشان را از کودکی به غرب می فرستند
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۶۸۳۳۲
بسته ویژه خبری «تابناک» هر روز سعی دارد با انتخاب تیترهایی، شما را در جریان اخباری مهم و اثرگذار قرار دهد که قطعا باید شنیده و خوانده شوند. در این بسته خبری، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی انداخته میشود که مخاطبان با مطالعه آن به رهیافتهای مهمی از سیر وقایع اثرگذار کشور دست خواهند یافت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نظر حدادعادل درباره کسانی که فرزندانشان را از کودکی به غرب می فرستند
وی با بیان اینکه در حال حاضر برای انجام هر فعالیتی باید ابتدا شناخت کافی از غرب داشت، افزود: افرادی بودند که اعتقاد داشتند باید فرزندان خود را از کودکی به غرب بفرستند تا افرادی کاملا با تفکر غربی به کشور بازگردند. زمان بسیاری لازم بود تا این تفکر به تفکر نقد غرب برسد.حدادعادل اظهار داشت: شناخت غرب، سنگ بنای هر فعالیتی در ایران است، البته غرب شناسی یا غرب زدگی تنها در حوزه سیاسی تعریف نمیشود، بلکه از نظر اجتماعی و فرهنگی نیز قابلیت بررسی را دارد.رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی گفت: یک غرب زدگی عوامانه در کشور وجود دارد و این غرب زدگی نتیجه نشناختن غرب توسط خواص یعنی استادان و اندیشمندان است. استادانی که قصد دارند در این پژوهشکده راهنمای دانشجویان باشند، باید خودشان غرب و آسیبهای آن را به خوبی مطالعه کرده باشند.حداد عادل تاکید کرد: تمدن غرب شامل روح و جسم است. افراد عامه جسم غرب را میشناسند و افراد خاص روح تمدن غرب را شناختهاند.
چینیها بلندتر شدن متوسط قد خود را جشن گرفتند
رشد و ثبات اقتصادی در چین باعث افزایش متوسط قد مردم این کشور شده است.نتایج مطالعهای جهانی، گزارش کمیسیون بهداشت چین را مبنی بر افزایش ۹ سانتی متری قد مردان تایید کرد.در فاصله سالهای ۱۹۸۵ تا ۲۰۱۹، متوسط قد مردان ۱۹ ساله در چین تقریبا ۹ سانتی متر افزایش یافته است؛ کمیسیون ملی بهداشت کشور چین نیز اخیرا اعلام کرد که میانگین قد مردان ۱۸ تا ۴۴ ساله چینی بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ تقریبا ۱.۲۷ سانتی مترافزایش یافته است. این خبر با استقبال مردم این کشور همراه شد، این موضوع با چنان استقبالی روبرو شد که هشتگ مرتبط آن بیش از ۲۰۰ میلیون بار بازنشر شد./همشهریآنلاین
ادعای جدید باکو علیه ایران!
سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری آذربایجان در گزافهگویی آشکار مدعی شد:توصیه ما به کسانی که در تلاش برای یافتن تروریستها هستند، این است که اطراف خود را خوب ببینند.متأسفانه وزارت خارجه ایران از کمپین توهینآمیز خود علیه آذربایجان دست نمیکشد. ما به طور قاطع چنین اتهاماتی را رد میکنیم.ما این را در جنگ ۴۴ روزه گفتیم و بار دیگر تأکید میکنیم که هیچ تروریستی در آذربایجان وجود نداشت.تهران به این اتهامات بی اساس متوسل شده است، زیرا باکو از ورود غیرقانونی کامیونهای ایرانی به آذربایجان جلوگیری کرده و مناطق خود را از کنترل ارمنستان خارج کرده است.
دومین توئیت روحانی بعد از ریاست جمهوری با هشتگ «تدبیر شجاعانه»
حسن روحانی رئیسجمهوری سابق در توییتی به مناسبت سالگرد تاسیس شورایعالی امنیت ملی نوشت: هوشیاری نسبت به تحولات منطقه/جهان و تدبیر شجاعانه برای صلح و امنیت ملی لازمه پیشرفت کشور است.
متن کامل توئیت روحانی به شرح زیر است:
سفر سردار قاآنی به عراق تکذیب شد
سفیر ایران در عراق ادعاهای برخی از رسانهها مبنی بر سفر فرمانده نیروی قدس سپاه به این کشور همزمان با برگزاری انتخابات پارلمانی عراق را تکذیب کرد.ایرج مسجدی در توییتی نوشت که مطالب منتشر شده در برخی از شبکهها و وسایل ارتباط جمعی نادرست و دروغ است.دیروز برخی از رسانههای عراق از جمله خبرگزاری شفق به نقل از یک مسئول دولتی مدعی سفر سردار قاآنی به عراق برای گفتوگو بر سر نحوه تشکیل کابینه و ائتلافها شده بود.
فریدون عباسی: هنوز برجام را خسارت محض میدانم
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه برجام را خسارت محض و آن را مجازات مجرم میدانم، درباره مذاکرات اظهار داشت: باید با دادههای روز مذاکره کنیم و همچنین در راهبرد مذاکراتی کشور یک بازنگری انجام شود.فریدون عباسی نماینده مجلس یازدهم در گفتوگو با ایلنا، درباره اینکه به نظر میرسد که نظر مجلس و برخی از اصولگرایان نسبت به برجام در حال تغییر است و از خسارت محض به سمت مذاکره سازنده تغییر کرده است، اظهار داشت: برجام را خسارت محض و آن را مجازات مجرم میدانم و از این دو عبور نمیکنم؛ از طرفی در اثر پافشاریهای افراد بیمنطق در کشور، اجازه اجرای برجام به دولت داده شد اما تصویب نشد.وی افزد: دولت پافشاری میکرد و به همین دلیل با ۲۸ شرط قرار شد که برجام را اجرایی کند، آیا ۲۸ شرط را محقق کردند؟ من بعید میدانم. ده شرط شورای عالی امنیت ملی ۹ شرط مجلس و ۹ شرط نیز مقام معظم رهبری مطرح کرده بودند و قرار بود با این ۲۸ برجام در کشور ما اجرایی شود آن هم برای اینکه ما به دستگاه اجرایی اجازه دهیم نظری که برای حل مشکلات کشور دارد را اجرایی کند تا بفهمد که امکانپذیر نیست.
اظهارات جواد امام درباره ادامه فعالیت نهاد اجماعساز اصلاحطلبان
جواد امام از ادامهی فعالیتهای نهاد اجماعساز اصلاحطلبان خبر داد.جواد امام، عضو نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان دربارهی برگزاری جلسات این نهاد به انصاف نیوز گفت: جلسات نهاد اجماعساز به صورت مرتب برگزار میشود، برای آینده برنامههایی هم داریم و اگر نیاز به رسانهای شدن باشد، توسط سخنگو اعلام میشود.دبیر مجمع ایثارگران افزود: ترکیب اعضای نهاد اجماعساز مثل گذشته است، این نهاد فقط برای انتخابات نیست، یکی از کارکردهای جبهه میتواند انتخابات باشد. بلکه هر فعالیت سیاسی که اقتضا کند را دنبال میکند؛ از جمله موضوعهای متفاوتی در حوزهی سیاسی و احزاب.جواد امام اضافه کرد: تمام مسائل روزی که با سرنوشت کشور و شهروندان سروکار دارد، مثل قانونگذاری و نحوهی تعامل با دولتمردان و حاکمیت و مجلس، سیاست خارجی و داخلی و آنچه که در راستای منافع ملی ما اقتضا میکند که باید مردم نسبت به آن حساس باشند و کنشگری داشته باشند.
هاشمیطبا: نمایندگان جز دشنامدادن به روحانی کاری نکردهاند
مصطفی هاشمیطبا، فعال و تحلیلگر مسائل سیاسی درباره عملکرد مجلس یازدهم گفت: «پر واضح است و بحثی وجود ندارد که نمایندگان مجلس به شعارهایی که در انتخابات سال98 دادند، عمل نکردند. تا زمانی که دولت آقای روحانی وجود داشت که مجلس یازدهم به دنبال دشنامدادن به دولت بود و بعد از آن هم که موضعی انفعالی اتخاذ کرده است».او درباره رویکرد مجلس در حوزه سیاست خارجی و داخلی هم بیان کرد: «مجلس که در حوزه سیاست خارجی تصمیمگیرنده نیست و بر اساس سخنان رهبر انقلاب، نهادهای بالادستی سیاست خارجی کشور را تعیین میکنند. در حوزه سیاست داخلی و اقتصاد هم نمایندگان هیچ ایدهای ندارند و اصلا نمیدانند نظام اقتصادی یعنی چه و باید بر اساس چه مدلی در اقتصاد کشور را پیش برد. آنها فقط میآیند مثلا یک قانون برنامه پنجمی مینویسند و بعد مصوباتی در ضدیت با آن تصویب میکنند. مثلا در برنامه پنجم مینویسند برای طرحهای دولتی 200هزار میلیارد بودجه لازم است اما خودشان پنج هزار میلیارد تصویب میکنند. این نشان میدهد خودشان هم نمیدانند میخواهند چه کار کنند».این فعال سیاسی اظهار کرد: «نمایندگان کنونی در زمان آقای روحانی جز خرابکاری کاری انجام نمیدانند و اکنون هم فقط نظارهگر هستند و گاهی هم اقدامات دولت را تأیید میکنند تا بگویند ما هم هستیم».
رئیس سابق موساد: ایران با بمب هستهای فاصله دارد
رئیس سابق سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی ( موساد ) برخلاف مواضع مقام های ارشد این رژیم که بارها مدعی نزدیک بودن ایران به ساخت بمب هسته ای شده اند، گفت: ایران با ساخت بمب هسته ای فاصله دارد.
هشدار نشریه سپاه درباره نرخ مشارکت در انتخابات عراق
نشریه اخبار روزانه سپاه در واکنش به برگزاری انتخابات پارلمانی در عراق و میزان مشارکت مردم در آن نوشت: ۱۶۷ حزب در انتخابات پارلمانی عراق رقابت داشتند و ۲5 ائتلاف حزبی در این انتخابات به رقابت پرداختند. از این میان، ۹ ائتلاف متعلق به شیعیان بود و ۱۶ ائتلاف تازه تأسیس بودند.سنیها هم در قالب دو ائتلاف تقدم و عزم به رهبری محمد الحلبوسی، رئیس کنونی مجلس عراق و خمیس الخنجر، سیاستمدار و ثروتمند معروف عراقی در میدان رقابت حضور داشتند. در میان کردها هم تنها ائتلاف موجود، ائتلاف اتحادیه میهنی کردستان و جنبش تغییر (گوران) بود و حزب دمکرات کردستان به رهبری بارزانی رأساً و بدون ائتلاف در انتخابات شرکت داشت.بااینکه حدود ۶۰ درصد از واجدین شرایطی که دارای کارتهای انتخاباتی بیومتریک بلندمدت و کوتاهمدت بودند، در این انتخابات شرکت نکردند؛ اما با در نظر گرفتن شرایط خاصی که انتخابات در آن برگزار شد؛ ازجمله، تهدیدات گروههای تروریستی، مشکلات عدیده و انباشته اقتصادی، تحریم انتخابات توسط بخش بزرگی از جوانان و مداخلات خارجی برای کمرنگ کردن انتخابات، مشارکت ۴۱ درصدی مردم عراق در انتخابات، یک مشارکت «قابلقبول» و «منطقی» به نظر میرسد؛ لیکن این مشارکت نسبتاً پایین در حکومت دموکراتیک عراق که عمر زیادی از براندازی حکومت دیکتاتوری و خفقان صدامی نمیگذراند، یک «تلنگر جدی» برای دولتمردان عراقی است که توجه ویژهای به علل و عوامل مؤثر در نارضایتی مردم که عمدتاً اقتصادی است و پیامدهای خود را در روندهای سیاسی نشان داده است، داشته باشند.
شرکت کشتیرانی ایران: اجازه ورود به بنادر چین را نداریم
رییس شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران گفت: از سال گذشته ورود ناوگان شرکت کشتیرانی ( ناوگان ملی جمهوری اسلامی ایران) به بنادر چین ممنوع است.محمدرضا مدرسی خیابانی در مراسم گرامیداشت روز جهانی دریانوردی با اشاره به محدودیت و ممنوعیت ورود ناوگان ایرانی به چین گفت: از سال گذشته ممنوعیت ورود ناوگان شرکت کشتیرانی به بنادر مهم چین شروع شد و به همین دلیل تا ۴ ماه متوقف مانده بودیم.وی ادامه داد: در حال حاضر هم امکان تردد به بنادر مهم چین را نداریم.
رئیس دانشگاه آزاد: چندصد میلیون برای توئیت علیه ما هزینه کردند
رئیس دانشگاه آزاد تاکید کرد: میخواستند دانشگاه را با اطلاعات غلط به زمین بزنند اما مومن هوشیار است و نباید اجازه دهد شعارهای فریبنده دانشگاه را زمین بزند.وی گفت: در جلسه هیات امنا گفتند چرا میخواهید فلان ساختمان را بفروشید، گفتم هرکسی ساخته باید محاکمه شود که چرا به خودش اجازه دهد سرمایه دانشگاه را یک جایی حبس کند! ما از سال ۹۰ تا الان ما داریم بدهی ها را صاف میکنیم.طهرانچی تصریح شد: فقط در ماه خرداد، ۷۲۰ هزار توییت زدند و ریتوئیت کردند با عنوان اینکه « در دانشگاه آزاد چه خبر است». منشاء ۳۱۶ تا که برخی از آنها تا روزی ۶۰۰ توئیت میزدند. چند صد میلیون هزینه کردند که بگویند در دانشگاه آزاد چه خبر است تا به عزل رسیدند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: ربیع الاول علی اکبر یوسفی عزت الله مهرآوران محمدرضا گرایی میثم دلخانی بسته ویژه خبری بسته خبری اخبار روز ربیع الاول علی اکبر یوسفی عزت الله مهرآوران محمدرضا گرایی میثم دلخانی برجام را خسارت محض نهاد اجماع ساز شرکت کشتیرانی دانشگاه آزاد سیاست خارجی امنیت ملی جواد امام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۶۸۳۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
احمد مسجدجامعی: در اوایل انقلاب، بسیاری از مهمترین مشاغل از جمله ریاستجمهوری، نخستوزیری و نمایندگی مجلس و استانداری بحق در اختیار معلمان بود/ از اقدامات نابخشودنی سالهای اخیر، تغییر نام دانشگاه تربیت معلم است
به گزارش جماران؛ احمد مسجدجامعی در یادداشتی در روزنامه اطلاعات با عنوان «آقای مدرسی» نوشت:
از اقدامات نابخشودنی سالهای اخیر، تغییر نام دانشگاه تربیت معلم یا در آغاز، دارالمعلمین مرکزی و دارالمعلمات تهران است که سابقۀ تأسیس آن به ریاست ابوالحسنخان فروغی، نزدیک به دو دهه پیش از راهاندازی دانشگاه تهران میرسد و بزرگانی چون عیسی صدیقاعلم، ملکالشعرای بهار، عباس اقبال آشتیانی، علیاکبر سیاسی، سید محمدکاظم عصار، فاضل تونی، بدیعالزمان فروزانفر، محمدحسن گنجی و ... و بعدها شکوه نوابینژاد و سید محمد موسوی بجنوردی آنجا تدریس میکردند و استادان زندهیاد مجتبی مینوی، حبیب یغمایی، عبدالحسین زرینکوب، محمد معین، سید فخرالدین شادمان، محمود نجمآبادی، حمید عنایت، محمدامین ریاحی و ... و بعدها مرحوم رجایی فارغالتحصیل آنجا بودند. طرفه اینکه همزمان با تحولات ناشی از جنگ جهانی اول در پیرامون ایران از جمله تجزیۀ امپراتوری عثمانی و انقلاب بلشویکی در روسیه، اندیشمندان ایرانی به فکر آموزشوپرورش بودند تا با گسترش علم و معارف به توسعه و پیشرفت کشورشان کمک کنند. بههرحال، کمتر کسی از شخصیتهای نامآور علم و مفاخر فرهنگ در تاریخ معاصر است که گذارش به این نهاد علمی نیفتاده باشد؛ هرچند جز استادان، فارغالتحصیلان و همکاران این دانشگاه و بنا و عمارت آنجا نیز بخشی از حافظۀ تاریخی پایتخت است.
زمانی من نیز در هیأتامنای آنجا عضویت داشتم و در همان دوره، ساختمان قدیم و محوطههای پیرامونش را، که مارکف، معمار برجستۀ روستبار و همکاران ایرانیاش پدیدآورندۀ آنند، با کمک مدیریتهای شهری و فرهنگی و آموزشی و میراثی، بازسازی و بازپیرایی و تکمیل و تجهیز کردیم تا به مناسبت صدمین سال راهاندازی این مرکز علمی به موزۀ تربیت معلم تبدیل شود که البته، چنین نشد و بخش اداری را در آن مستقر کردند. این عمارت در شمال دانشکدۀ تربیت معلم دیروز و خوارزمی امروز در تقاطع خیابان عباسآبادِ پیشترها و روزولت پیشین و شهید مفتح کنونی با خیابان خندق ناصری پریروز، شاهرضای دیروز و انقلاب اسلامی امروز قرار دارد. بخشی ویژه به شخصیت و آثار و رسالهها و پایاننامهها و ترجمهها و مقالات دربارۀ خانواده، شخصیت و آثار پروین اعتصامی اختصاص یافت که در کنارش، دیگر مدرسان، فارغالتحصیلان و بانوان معلم در این مجموعه معرفی شوند که از آن همه فقط تالاری با این نام باقی ماند. همچنین، سفارش ساخت سردیس پنج تن از شخصیتهای برجستۀ این دانشگاه در دستور کار قرار گرفت و ساخته شد: خانم پروین اعتصامی، کتابدار و شاعر؛ آقایان مصاحب، بنیادگذار دانشنامهنویسی جدید؛ عبدالعظیمخان قریب، مصصح و تدوینگر نخست دستور زبان فارسی؛ عبدالکریم قریب، از پیشگامان رشتۀ زمینشناسی و محمدعلی رجایی، وزیر و نخستوزیر و رئیسجمهوری و قرار بود این کار ادامه یابد که چنین نشد: برای محمدباقر هوشیار، استاد برجستۀ تعلیم و تربیت و روانشناسی؛ غلامحسین صدیقی، استاد پرآوازۀ فلسفه و پدر جامعهشناسی و وزیر کشور دکتر مصدق و غلامحسین شکوهی، استاد برجسته و پدر تعلیم و تربیت امروز و نخستین وزیر آموزشوپرورش پس از انقلاب، که سخن او فراموش نمیشود: «معلم قلب آموزشوپرورش است.»
در همان سالها، کلنگ بنای مسجدی را در محوطۀ آنجا به یاد شهدای نامدار و گمنام معلم به زمین زدیم. همانجا گفتم اضافهکردن این بنا در هماهنگی با عمارت پیشین باشد و پیشنهاد دادم نام آن را مسجد معلم بگذاریم. پیشترها، اتوبوسهای شرکت واحد هنگام توقف روبهروی این دانشگاه، میگفتند: ایستگاه معلم؛ اما هماکنون ایستگاه متروی آنجا به این نام خوانده نمیشود.
نمیدانم تربیت یا معلم، کدامیک مشکل دارد که بایستی نام قدیمترین نهاد آموزش عالی کشور با آن همه سابقه و فارغالتحصیلان تأثیرگذار و دانشمندان صاحبنام تاریخ علم تغییر کند و احداث موزهاش با آن همه برنامهریزی و سرمایهگذاری به فراموشی سپرده شود. بههرحال، آموزش و شغل معلمی جایگاهی رفیع در فرهنگ و آیین ما داشته و دارد؛ تا جایی که در زمان جنگهای جهانی نیز این کار رها نشده است؛ برای نمونه، درست در همان دورۀ اشغال تهران در شهریور 1320 به دست نیروهای متفقین، مردم پایتخت از فرهنگ غافل نبوده و مدرسهای در حوالی میدان شوش دایر کردند که هماکنون نیز فعال است و در تهرانگردی آنجا را شناسایی کردیم. در اهمیت معلم همین بس که به ارسطو معلم اول و به ابونصر فارابی معلم ثانی گفتهاند. بین معاصران هم بسیاری از بزرگان خود را با عنوان معلم معرفی کردهاند؛ حتی اگر برجستهترین و ممتازترین استادان دانشگاهی و حوزوی بودهاند، کسانی همچون سید محمد فرزان، زرینکوب، باستانی پاریزی، مطهری و شفیعی کدکنی و برخی این شغل و سمت را بر استادی دانشگاه ترجیح دادهاند؛ همچون سید محمد محیط طباطبایی. در روزگار ما در تاجیکستان، به شخصیتهای مهم معلم میگویند.
در اوایل انقلاب، بسیاری از مهمترین مشاغل ازجمله ریاستجمهوری، نخستوزیری و نمایندگی مجلس و استانداری بحق در اختیار معلمان بود؛ معلمانی که در مسیر طبیعی آموزش و پرورش جایگاه واقعی خود را مییافتند و ازنظر اعتماد اجتماعی، بالاترین رتبه را در نظرسنجیها داشتند. باید روز معلم را هم مغتنم شمرد تا به اهمیت این شغل شریف بیش از پیش، تأکید و حرمت طبقۀ معلم پاس داشته شود؛ نهتنها ازنظر مالی، که البته، آن هم بسیار ضروری است؛ بلکه ازنظر معنوی که اجازۀ اظهارنظر، دستکم در امور مربوط به آموزشوپرورش و مسائل دانشآموزان و معلمان و کتابهای درسی و برنامههای آموزشی را داشته باشند.
در سالهایی که محصل مدرسۀ علوی بودم، آقای علی مدرسی، نوۀ دختری مرحوم آیتالله سید حسن مدرس نمایندۀ علمای نجف در مجلس شورای ملی و بعدها نمایندۀ مردم اصفهان و تهران در همان مجلس، معلم انشای ما بود. صورت و قامت بلند او با تصاویر جدش شباهت داشت و در رفتار او تفاوتی آشکار با دیگر آموزگاران دیده میشد. به روال آن سالها، بیشتر معلمان با کت و شلوار و کراوات و صورت اصلاحشده سر کلاس حاضر میشدند. دفتر معلمان در کنار اتاق مدیریت بود. اتاق مشدی محمد، خدمتگزار مدرسه نیز در گوشۀ حیاط قرار داشت که هم برای معلمان چای میبرد و هم غذای دانشآموزان را گرم میکرد. در زنگ تفریح، آقای مدرسی کنار پنجرۀ بستۀ آن اتاق و روبهروی پرچم برافراشتۀ ایران میایستاد و ازآنجاکه قدی بلند داشت، پای چپش را تا میکرد و کف کفشش را به دیوار پشت سر تکیه میداد. دیگر معلمانی که در حیاط کنار او میایستادند، آقایان فیض دبیر علوم اجتماعی، حاجفرج (سروش امروزی) داروساز و معلم شیمی و مهندس مجمریان دبیر جبر و مثلثات بودند. آقای مدرسی در مدرسه و هنرستان بزرگ صادق اسبق، رضاشاه سابق و امام جعفر صادق(ع) کنونی، روبهروی ایستگاه قدیم ماشین دودی در خیابان «گار ماشین» دیروز و ری امروز با آن بنای رفیع و زیبای قاجاری که خوشبختانه تخریب نشدهاست؛ نیز تدریس میکرد؛ البته نه انشا، بلکه علوم فنی و مهندسی و من یکبار، به محوطۀ هفتهکتاری آنجا که با صدها درخت چنار تناور و بناهای کارگاهی و کلاسها و تالارهای و زمینهای متعدد ورزشی و غیرورزشی به دست مهندسان اتریشی ساخته شده بود، رفتم و در تهرانگردی سالهای اخیر دوباره ازآنجا دیدار داشتم.
در همان سالها، با کمک ایشان و دیگر معلمان، نخستین روزنامۀ دیواری و سپس نشریهای به نام «پیوند» در قطع پالتویی و بعد رقعی و آخر سر هم 4آ منتشر میکردیم که انتشار آن تا سال سوم دبیرستان، سیکل اول، دوام آورد و گروهی همنام با نشریه داشتیم و آقای مدرسی نیز دربارۀ آن سرود: «تا به راه دوستیها سختپیوندیم ما/ چهرۀ زیبای هستی را چو لبخندیم ما// کشتی اخلاق را در بحر طوفانزای غم/ ناخدایی بس دلآرام و خردمندیم ما».
در آن زمان، آقای مدرسی به آقای روزبه، مدیر مدرسه، گفته بود که ما این همه دکتر و مهندس تحویل داده، اما یک نویسنده تربیت نکردهایم و از او خواسته بود که رشتۀ ادبی را راهاندازی کند. آقای روزبه پاسخ داده بود که اگر شمار داوطلبان به هشت تن برسد، چنین میکند و چنین شد؛ هرچند بیش از یک سال دوام نیاورد و فضا و مدیریت مدرسه با چنان تفکری همراهی نداشت.
در همان یک سال رشتۀ ادبی، نشریهای به نام «شبنم» البته فقط یک شماره منتشر کرد که عملاً میتوانست مانع کار نشریۀ پیوند باشد و شعری هم در صفحۀ اول آن آمده بود: «اشک گل شبنم شد و این را سرود/ دردها شد جان من خود را نمود»؛ پسازآن، همان گروه نشریۀ «چکاد» را داد که آن هم یک شماره بیشتر دوام نیاورد و مشاور هردو نشریه معلم راهنمای آن دوره سید کمال خرازی بود که نام وی در شناسنامۀ اثر میآمد.
آقای مدرسی یکبار انشای من را که سالپایینتری بودم، به کلاس آنها برد. در آن سالها، از آثار آقای محمدرضا حکیمی بهویژه کتاب «سرود جهشها» تأثیر میپذیرفتم: «سرودی است خواستیمش خواندن ... ». در آن انشا، عبارات انقلابی از اینگونه آورده بودم: «هنگامی که اشک یتیمان و خون شهیدان به صورت زیور تاج شاهان درآید، این شما جوانانید که ... ».
آقای علامه، مدیر ما، دفتر صدبرگ جلدچرمی انشایم را که در آن اشعاری از اخوان و آزرم و فروغ و ... آورده بودم، گرفت و به من گفت: «شما دیگر انشا ننویسید.» آقای مدرسی هم گفت: «عیب ندارد، شما کتاب بنویسید» و من شروع کردم به خواندن کتاب «تاریخ چیست؟» ای. اچ. کار ترجمۀ حسن کامشاد، که با طرح جلدی ساده و زیبا در انتشارات خوارزمی چاپ شده بود و نوشتن مطلبی را آغاز کردم؛ شبیه چنین چیزی که اگر کسی به تنهایی در جزیرهای به سر ببرد، هیچگاه تاریخ شکل نخواهد گرفت؛ تاریخ محصول اجتماع و روابط جمعی است و نوشتههایم را به آقای مدرسی دادم و او در کنارش نوشت: «شما خوب مینویسی/ شما خوب مینوشتی/ چرا حالا افتادهای؟!» و من اینطور احساس کردم که آن لحن و ادبیات ممنوعه را بیشتر میپسندید. سرانجام در سالهای بالاتر، هم زنگ انشا و هم رشتۀ ادبی برچیده شد و ما هم بر همان روال مدرسه به
رشتۀ ریاضیات پیوستیم.
آقای مدرسی در سالهای مدرسه، کتابهایی هم برای مطالعه به ما میداد؛ ازجمله «بازیگران عصر طلایی» ابراهیم خواجهنوری که آن وقتها در بازار نبود و خودش هم دربارۀ مرحوم مدرس کتابی مفصل نوشته بود با عنوان «قهرمان ملی ایران». آقای مدرسی میگفت که جدش طبعی لطیف داشت. در آن سالها، تصویری از سردار سپه در کتیبۀ قاب بیضیشکل سردر باغ ملی قرار داشت. اوایل انقلاب، به گفتۀ همکارانم در شورای شهر، آقای خلخالی به این دلیل میخواست سردر این بنا را ویران کند؛ اما پرسنل آتشنشانی مرکز در میدان حسنآباد همکاری نکردند و گفتند نردبان سیار خراب است. بههرحال، سردارسپه با مقدماتی دربارۀ ساخت آن عمارت، نظر مدرس را میپرسد و او میگوید: «سردر خوب است؛ اما آن تصویر دوروست.» واقعاً هم دو تصویر بود؛ یکی رو به خیابان مریضخانۀ پریروز یا سپه دیروز یا امام خمینی امروز و دیگری رو به محوطۀ باغ ملی. اینگونه به خاطر دارم که آقای مدرسی میگفت اثری به نام شوخیهای مدرس یا چیزی شبیه به آن پیشترها انتشار یافته است.
اختلاف مدرس با دیگران بر سر حفظ اصول مشروطیت بود؛ یعنی چندان کاری به مسائل شخصی این و آن نداشت. با رضاشاه مخالف بود؛ چون هم برآمدن و هم مشی و رفتارش را در چهارچوب قانون اساسی مشروطه نمیدانست، هرچند با رئیسالوزرایی او مشکل نداشت؛ برای نمونه جایی از بلدیه نام میبرد و آن را به بلدیۀ مشروطه و بلدیۀ استبداد تقسیمبندی میکند. درواقع، کار بلدیه که روشن است؛ اما اینکه بر کدام پایه استوار باشد، مسألۀ مدرس بود.
زمانی مصوبهای را در شورای شهر گذراندیم که خانۀ تاریخی مدرس در عودلاجان، که انبار کتابهای انتشارات اسلامیه قدیمترین ناشر تهران بود، خریداری و نگهداری شود. دربارۀ مکان درست این خانه ابهاماتی وجود داشت. از آقای مدرسی کمک خواستیم. او با اطلاعات وسیعی که داشت، درستی انتخاب ما را تأیید کرد و آن محوطه و بنا را کسی خرید و بازسازی کرد. در روزی که با سخنرانی رئیس مجلس وقت، آقای دکتر لاریجانی و من آنجا بازگشایی شد، باز هم فراوان به سخنان و اشارات آقای مدرسی استناد کردیم.
در همان ابتدای راهروی بیرونی خانۀ مدرس، اتاقی است که خدمتکارش در آنجا بود و در را به روی این و آن میگشود و بساط چای و قلیان را برپا میکرد و مورد احترام بود؛ اما ضد مدرس، خبرچینی میکرد. وقتی به آنجا رفتم، بیاختیار یاد بیتی افتادم که معلم ما پس از نقل چنین رویدادهایی میخواند: «کس نیاموخت علم تیر از من/ که مرا عاقبت نشانه نساخت».
باری این سالها دهمین دهه از زندگی این شمع فروزان تعلیم و تربیت است. عمر و عزتش پایدار باد.
روز معلم مبارک.